جنیفر شریدر لارنس در ۱۵ اوت ۱۹۹۰ در ایندین هیل، کنتاکی به دنیا آمد. پدرش گری، صاحب یک شرکت ساختوساز و مادرش کارن، (نام خانوادگی پیش از ازدواج کاک) مدیر یک اردوگاه تابستانی است. او دو برادر بزرگتر به نامهای بن و بلین دارد. مادرش او را مانند برادرانش «سخت» تربیت کرد و به او در دوران پیش دبستانی اجازهٔ بازی با دیگر دختران دیگر را نمیداد زیرا او را با آنها «بیش از حد خشن» میدانست. لارنس در مدرسهٔ راهنمایی کامرر در لوییویل به تحصیل پرداخت. او بهدلیل بیشفعالی و اضطراب اجتماعی از دوران کودکی خود لذت نمیبرد و خودش را در میان هم سنوسالانش ناسازگار میدانست. او گفته که هنگام اجرای بر روی صحنه اضطراب و نگرانیهایش از بین رفته و بازیگری به او حسی از کامیابی بخشیدهاست. فعالیتهای لارنس در مدرسه تشویقکردن بازیکنان، سافت بال، هاکی روی چمن و بسکتبال را شامل میشد که در تیم پسرانهای که پدرش مربی آن بود بازی میکرد. او هنگام بزرگ شدن به اسبسواری علاقه داشت و مرتباً از یک مزرعه اسب محلی دیدن میکرد. لارنس یکبار در اثر پرت شدن از اسب دچار جراحت استخوان در ناحیهٔ دنبالچه شد. هنگامی که پدرش در خانه کار میکرد، او برایش اجرا میکرد و اغلب لباس دلقک یا بالرین میپوشید. لارنس اولین وظیفهٔ بازیگری را در ۹ سالگی تجربه کرد و در یک نمایش کلیسایی که بر پایۀ کتاب یونس ساخته شده بود، در نقش یک تنفروش بازی کرد. او در طول چند سال آینده به شرکت در نمایشهای کلیسا و موزیکال مدرسه ادامه داد.
لارنس چهارده ساله بود که خانوادهاش برای تعطیلات به شهر نیویورک آمده بودند و آنجا توسط یک استعدادیاب در خیابان مشاهده شد و به او توصیه کرد که در مقابل یک مأمور استعدادیابی تست بدهد. مادرش علاقهای نداشت به دخترش اجازه دهد تا حرفهٔ بازیگری را دنبال کند اما برای مدت کوتاهی خانوادهاش را به نیویورک آورد تا به لارنس اجازه دهد برای نقشها بخواند. پس از اینکه اولین نقش خود را بدون آمادگی خواند، مأموران گفتند که او بهترین چیزی بود که از یک شخص جوان شنیده بودند؛ مادر لارنس دخترش را متقاعد کرد که آنها دروغ میگویند. لارنس میگوید تجربیات اولیهٔ او دشوار بودند زیرا احساس تنهایی و بیدوستی میکرد. او با آژانس استعدادهای درخشان سیایاسدی قرارداد امضا کرد که والدینش را متقاعد کند تا به او اجازه دهند برای نقشهایی در لس آنجلس تست بازیگری بدهد. مادرش او را تشویق میکرد که به سمت فعالیت در زمینهٔ مدلینگ برود اما لارنس اصرار داشت که حرفهٔ بازیگری را دنبال کند. او در آن زمان بازیگری را یک شایستگی طبیعی با تواناییهای خود میدانست و چندین پیشنهاد برای انجام وظایف مدلینگ را رد کرد. او در ۱۴ سالگی بدون دریافت مدرک GED یا دیپلم ترک تحصیل کرد. لارنس گفته که «خودآموخته» بوده و حرفهاش در اولویت خودش بودهاست. مابین مشاغل بازیگری خود در شهر، او مرتباً بهطور ناخواسته از شهر لوییویل بازدیدمیکرد و آنجا به عنوان کمک پرستار در اردوگاه مادرش کار میکرد.